ستارگان الکتریکی، اثرات الکتریکی ایجاد می کنند.
طبق گزارشاتی که اخیرا منتشر شده، تلسکوپ هابل، ” گوی های پلاسمایی داغی ” را که از ستاره ای در حال مرگ خارج می شوند، شناسایی نموده است. برای ۴۰۰ سال است که هر ۸٫۵ سال یکبار این گوی های پلاسمایی فوران می کنند.
V Hydrae، همان نوع ستاره ایست که اخترشناسان آن را غول سرخ می نامند. تصور می شود که غول های سرخ، می بایست ستارگانی قدیمی که در آخرین مراحل زندگی خود هستند، باشند. در یک جهان الکتریکی، ستارگان محدوده ای الکترومغناطیسی فرض می شوند، که از محیط خارج تغذیه می شوند. یک غول سرخ هیچ فوتوسفری ندارد. به جای اینکه خوشه های آندی (تافتهای آندی، anode tufts) در دمای بالای تابش کنند، کروموسفر ستاره ای V Hydrae به قدری افزایش میابد که میتواند از محیط بیرون الکترون جذب کند. یک ستاره بدون فوتوسفر، نمیتواند خروجی ثابتی داشته باشد در نتیجه دشارژ های پرانرژی آن نیز متغیر هستند.
غول های سرخ نسبتا خنک هستند و دمایی بین ۲۰۰ الی ۱۰۰۰ درجه ی سلسیوس دارند. به این ترتیب وجود گاز مولکولی و گرد و غبار در اطراف آنها متداول است. مواد، همانند یک الکترود در مدار های الکتریکی ستاره عمل میکنند و گازها و گردوخاک رفتاری شبیه به بار مثبت بروز می دهند. این بدین معناست که در ستاره ی V Hydrae برون ریزیی وجود دارد که مربوط میشود به دشارژ داغ و یا چیزی شبیه به بادهایی خورشیدی که از خورشید نیز ساطع می شود. چنین اثری معمولا ” خروج جرم” نامیده می شود و همین رویکرد به موضوع باعث میشود که اکثریت، جنبه ی الکتریکی رویداد را نادیده بگیرند.
این دمای پایین چه طور میتواند چنین خروجی تابشی شدیدی داشته باشد؟ شتاب گرفتن ذرهی باردار از ستاره ای با بار مثبت، در تضاد با خروج جرم مکانیکی است و تنها در اثر میدان الکتریکی می تواند اتفاق بیوفتد.هنگامی که واتاژ ورودی به ستاره تغییر کند، شدت جریان و به تبع آن خروجی هم تغییر مینماید. در برخی از غول های قرمز، پلاسما به صورت چنبره هایی در اطراف محور دشارژ تجمع می یابد.
در مقالات قبلی سایت، اشاره شده بود که بسیاری از مناطق در جهان منابع انرژی فعال هستند. برخی از کهکشان ها ذرات باردار را از قطبین خود خارج میکنند و یا دنباله ای به هم تنیده به طول چندین هزارسال نوری از خود باقی میگذارند.ساختار های کوچک تر( ستاره ها و سحابی های سیاره ای) همچون ساعت شنیی ساخته شده از خوشه ی محکمی رشته ها( فیلامنت) هستند. این ساختار های رشته ای به عنوان جریان های بیرکلند شناخته میشوند.
نظریه ی الکتریکی ستاره ها بسیاری از ایده های “غیر قابل توجیه” را که ناشی ازعدم اطلاعات کافی در مورد پلاسما و میدان های الکتریکی در فضاست را توجیه پذیر و حل شدنی می کند. ستاره ی V Hydrae به جای اثرات جنبشی، از الکتریسیته تغذیه می شود. چگالی جریان الکتریکی در پلاسمای غبارآلود، در امتداد رشته های جریان بیرکلند ماکسیمم است. هنگامی که چگالی شار به یک نقطه بحرانی می رسد، لایه ی دوتایی در امتداد رشته تشکیل می شود. یک دولایه ی الکتریکی میتواند پلاسما را به سرعت های بالا برساند، در عین حال فشرده اش کند و تمامی انرژی ذخیره شده ی آن را در قالب انفجار لایه ی دوتایی آزاد نماید.
برنده ی جایزه ی نوبل، هانس آلفون مینویسد:
«هنگامی که چگالی جریان الکتریکی از حد معینی عبور میکند، دولایه منفجر شده و بیشتر انرژی آن آزاد میشود. و این باعث ایجاد یک شراره ی خورشیدی می شود. Hénoux (1985) از مطالعات جالبی اخیرا روی شراره های خورشیدی انجام داده است، نتیجه می گیرد که ، اختلال در دولایه های الکتریکی را می تواند توضیحی جذاب برای ایجاد شراره های خورشیدی دانست. تحت شرایط خاص در حلقه های جریان، فشار الکترومغناطیسی میتواند نیروی محرکه ای ایجاد کند که این عوارض را باعث می شود.
گوی های پلاسمایی V Hydrae’s ناشی ازانفجار لایه های دوتایی و شتاب گیریشان است.
مترجم: فاطمه طهماسبی
Double Layer Accelerators – Translator: Fatemeh Tahmasebi
برای نشر و یا استفاده از این اثر از نام “بخش فارسی پروژه بین المللی آذرخش” استفاده کنید
ارسال پاسخ