
پدیدههای بسیاری ممکن است بر اثر چیزی باشند که ستاره شناسان انتطارش را ندارند.
برخی چیزها آشنا هستند؛ حتی اگر به آسانی قابل توصیف نباشند. شفقهای قطبی در هر دو قطب زمین، برای بیشتر مردم آشنا هستند اگر چه شیوهی ایجاد آنها هنوز به طور کامل درک نشده است. به طور مشابه، درخششهای آذرخش برای هر کسی آشنا هستند اما چگونگی تولید شدن آنها توسط باران و ابرها، برای هواشناسان مرموز است.
شفقهای قطبی رویدادهای الکتریکی هستند که توسط ذرات بارداری که از خورشید میآیند ایجاد میشوند که به طریق دیگر به عنوان باد خورشیدی شناخته میشوند که با عناصر جوی زمین برهمکنش میکنند. با ورود باد خورشیدی به منطقه الکتریکی اطراف زمین، ذرات باردار به درون هلالهای الکترومغناطیسی هدایت میشود که به عنوان خطوط میدان عمل میکنند و با شکافهای مغناطکرهای در قطبهای شمال و جنوب آن را هماهنگ میکنند. همانگونه که پروتونها و الکترونها باعث میگردند که باد خورشیدی در عمق بیشتری از هواکره زمین برود؛ بادهای خورشیدی اکسیژن، نیتروژن و دیگر مولکولها را یونیزه میکنند و آنها را به حالت پرانرژی که خود در آن تابش میکنند میبرند. یک لامپ نئونی، نمونهی خوبی از چیزی است که رخ میدهد؛ الکتریسیته، پلاسما تولید میکند که این پلاسما میدرخشد. رنگهای درون شفقهای قطبی وابسته به این است که کدام عناصر در حال درخشیدن هستند.
درخششهای آذرخشی به احتمال زیاد ناشی از یک اثر خازنی بین یونوسفر زمین، خورشید و سیاره است. همانطور که قبلا نوشته شده، الکتریسیته درون ابرها و زمین میتواند عایق دیالکتریک هواکره را بشکند و بنابراین “کوبهای پیشگام” را تولید کند. هنگامی دو کوب پیشگام با هم برخورد میکنند؛ مداری بین ابرها و زمین (یا بین یک ابر و ابر دیگر) کامل میگردد و انفجاری از جریان الکتریکی در طول مسیر رسانا به طور ناگهانی برق میزند.
حالت قوس آذرخش، یکی از روشهای بسیاری است که الکتریسیته مطابق آن رفتار میکند. همچنین تخلیه تابان مانند شفقهای قطبی که در بالای ابرها دیده شده است، وجود دارد. این رویدادهای بسیار بزرگ، “اشباح سرخ” و “جتهای آبی” نامیده میشوند. الکتریسیته در حالت تخلیه “تاریک” نیز قابل رویت است. اینها شاید جریانهای الکتریکی قدرتمند باشند اما ناپیدا هستند و آشکاری سازی آنها سخت است. یک باد یونی میتواند حضور یک تخلیه تاریک را آشکار سازد؛ مانند آنچه که در یک تصفیه کننده هوای برقی اتفاق میافتد.
در طوفانهای تندری، تخلیههای تاریک، مولکولهای هوای خنثی اطراف را همراه با ذرات باردار میکشند. بادهای قوی درون و بیرون برخی طوفانها به عنوان جریانهای هوای رو به بالا و رو به پایین آشکار میگردد. در یک مدل جهان الکتریک، طوفانهای تندری به واسطهی همرفت هوای داغ ایجاد نمیشوند. در عوض طوفانهای تندری شاید پدیدهی ثانویهای از یک شکست دیالکتریک ناپیدای عایق جوی زمین باشند.
ستاره شناسانی که در حال کار با تلسکوپ رادیویی پارکس در استرالیا بودند؛ “تابشهای ناگهانی گذرای پر انرژی” را کشف کردند که تصور میکردند این تابشها از خارج از کهکشان راه شیری نشأت میگیرند. اگر این درست باشد؛ بنابراین واژه “پر انرژی”، واژهی کوچکی برای این رویدادهاست. همانگونه که شرح داده شد؛ این انفجارهای پرتو X به حدی قدرتمند بودند که در چند میلی ثانیه از مجموع همه خروجیهای خورشید در ۳۰۰۰۰۰ سال پیشی گرفتند و جریانی را از سیگنالهای رادیویی ساختند.
از آنجایی که بیشتر ستارهشناسان در مورد دیگر رشتهها، مخصوصا مهندسی برق، دانش کافی ندارند با ایدههایی نظیر برخورد ستارههای مغناطیسی، تبخیر سیاه چالهها، انفجارهای پرتو گاما ابرنواختری دست و پنجه نرم میکنند، یا “به طور کلی انواع تازهای از رویداد اخترفیزیکی انرژی بالا” را برای توصیف کردن پدیدهها رها کردهاند.
ممکن است که سیگنالهای رادیویی که گروه پارکس کشف کردند؛ توسط ابرنواختر ایجاد شده باشند. اما میدانیم که تعریف ابرنواختر برای اخترشناسان جریان اصلی و اخترشناسان پیرو مدل الکتریکی کاملا متفاوت است.
همانگونه که در تصاویر روز پیشین بحث شد؛ ستارگان به روش فرآیندهای مورد فهم مرسوم پیر نمیشوند و نمیمیرند. ستارگان گویهایی از گاز داغ تحت فشار نیستند بلکه از پلاسما ساخته شدهاند. پلاسما مادهای یونیزه و دارای بار الکتریکی است. بدین خاطر که یونیزه است؛ همانند یک گاز تحت فشار رفتار نمیکند بنابراین امواج شوک و ناپایداریهای گرانشی برای توصیف تولد و مرگ ستارکان ناکافی هستند.
یک ابرنواختر، ستارهای انفجاری است اما نه در نمایش مرسوم. بلکه آن باعث ایجاد انفجار یک دولایهی پلاسمایی میشود. توان آن از شار بار الکتریکی خارجی که درون مدارهای عظیم در فضا جریان دارند، نشأت میگیرد. ابرنواخترها نتیجهای از یک “اتصال باز” ستارهای در منبع تغذیه کیهانی هستند. در یک دولایهی پلاسمایی انفجاری، انرژی یک مدار میان ستارهای کامل سراسری، در یک انفجار به ناگهان تابش نماید در حالی که افزایش گستردگی آن فراتر از سطح ستاره میباشد. تابش ناشی از دولایه در طول موج فرابنفش و X یا انفجارهای پرتوهای گاما و امواج رادیویی میدرخشد. جتهای الکترومغناطیسی ناشی از ستارگان و کهکشانها نیز شاید نشان دهندهی تخلیه-بارهای آذرخشی هستند.
این احتمال وجود دارد که محققان پارکس یک درخشش آذرخش کیهانی را از منبعی ناشناخته اما با ابعادی نامعمول و عظیم دیده باشند.
مترجم: میلاد حاج ابراهیمی
استفان اسمیت
مطالب مرتبط
-
۱۳۹۷-۰۷-۱۷ -
۱۳۹۷-۰۵-۲۰ نشست پلاسما اخترفیزیک
-
۱۳۹۷-۰۳-۰۲ عملکرد موتور
پر بیننده ها
-
۱۳۹۴-۰۵-۲۰ میدان های الکتریکی و مغناطیسی در فضا
۲ توان گرانش و نیروهای الکتریکی میتوان گفت گرانش نیروی نسبتا ضعیفی است. نیروی الکتریکی کولنی بین یک پروتون و یک الکترون در حدود ۱۰ به توان ۳۹ بار قوی تر از نیروهای گرانشی بین آنهاست. چهار نیروی بنیادین در فیزیک اثرات متقابل هردو میدان گرانشی و الکترومغناطیسی به صورت نامحدودی ادامه دارد. نیروی نسبی…
-
۱۳۹۷-۰۶-۰۹ عضوگیری گروه آذرخش پارسی – (شهریور۹۷)
گروه آذرخش پارسی، عضو “ناپیوسته” می پذیرد انواع عضویت در آذرخش پارسی: ۱٫ عضویت ناپیوسته: ویژه دانشجویان مقطع کارشناسی دارای مهارت لازم زبان انگلیسی هر عضو ناپیوسته طی یک بازه زمانی یک ساله در این مجموعه عضویت داشته و از کلیه امکانات لازم گروه بهره ور خواهد شد، این بازه زمانی به نوعی فرجه آشنایی…
-
۱۳۹۴-۰۵-۲۰ پلاسما
۳ معرفی پلاسما مسئله اینکه جهان از پلاسما تشکیل شده است برای همه شناخنه شده است. در واقع، پلاسما رایج ترین نوع ماده در جهان است. در مکان های مختلف مانند: آتش، چراغ های نئون، و رعد و برق بر روی زمین و فضای کهکشانی و بین کهکشانی یافت می شود. تنها دلیلی که ما…
ارسال پاسخ